دیجیتال مارکتینگ چیست؟
در سالهای اخیر با پیشرفت عرصه تکنولوژی، شیوع ویروس کرونا و محدودیتهای ناشی از آن سرانهی مصرف اینترنت در همهی گروههای سنی افزایش داشته و تغییرات زیادی مخصوصاً در نحوه خرید عموم مردم ایجاد کرده که باعث پررنگ شدن نقش دستگاههای الکترونیکی در فعالیتهای خدماترسانی و بازاریابی شده و فرصتی برای رشد حوزهی بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ در ایران به وجود آورده است.
دیجیتال مارکتینگ زیرمجموعهای در علم بازاریابی است که از سال ۲۰۰۰ میلادی رشد بسیاری داشته و به کسبوکارها امکانات بیشتری در جهت برندسازی و افزایش فروش در بستر دنیای دیجیتالی را ارائه میدهد.
اما بازاریابی دیجیتالی یا دیجیتال مارکتینگ چیست و چه حوزهها و فرصت های شغلی در درون خود دارد. ابتدا با هم چند تعریف از مراجع این حوزه در دنیا را بررسی کرده و سپس به بخشهای مختلف و فرصتهای شغلی آن میپردازیم.
سایت HubSpot به عنوان یکی از معتبرترین منابع در حوزه بازاریابی دیجیتال این تعریف را ارائه می دهد:
“دیجیتال مارکتینگ تمام روشهای بازاریابی که در آنها از دستگاههای الکترونیکی یا اینترنت استفاده شده است را شامل میشود. کسبوکارها توسط کانالهای دیجیتال مثل موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی، ایمیل و وبسایتها به جذب و نفوذ در مشتریان فعلی و مشتریان هدف خود میپردازند.”
هاب اسپات
و سایت American Marketing Association آن را چنین شرح میدهد:
“بازاریابی دیجیتال یک اصطلاح گسترده است که کانال های مختلفی را برای ارتقای منافع تجاری به مشتریان احتمالی در بر می گیرد. بسته به نیازها و اهداف کسب و کار، راه های بی شماری برای انجام بازاریابی دیجیتال وجود دارد.”
امریکن مارکتینگ اسوسیشن
اما نیل پتل یکی از ۱۰ دیجیتال مارکتر برتر از دید مجله فوربز و از تاثیرگذارترین افراد در وب از دید وال استریت ژورنال، دیجیتال مارکتینگ را اینگونه تعریف می کند:
“هر شکلی از بازاریابی که شامل دستگاه های الکترونیک می شود در حیطه دیجیتال مارکتینگ قرار دارد.”
نیل پتل
حال که درک نسبی بهتری باتوجه به تعاریف نقل شده فوق از دیجیتال مارکتینگ پیدا کردهایم، به چراییها و بخشهای مختلف این حوزه میپردازیم.
چرا کسبوکارها به سمت دیجیتال مارکتینگ سوق پیدا میکنند؟
داشتن مزایای قابل توجه و سودمند در این شاخه از بازاریابی طی سالهای اخیر کسبوکارهای زیادی را به خود جذب و سبب رشد آنها شده است که در اینجا ۴ مزیت عمدهی آن را عنوان و مورد بررسی قرار دادهایم.
۱.شما میتوانید جامعهی هدف خود را شناسایی و مخاطبین بالقوهی خود را به مشتریان بالفعل تبدیل کنید
شما میتوانید با مشخصکردن هدف کسبوکار خود مخاطبان خاصی را بر اساس متغیرهایی مانند سن، جنسیت، موقعیت مکانی، علایق و رفتارهای تکرار شونده در بستر رسانه مورد هدف قرار دهید و استراتژی خود را با اطلاعات گستردهتری طراحی و به مرور زمان اصلاح کنید.
انتخاب بستری که تبلیغ کسبوکار شما در آن صورت گیرد و به چه افرادی بیشتر نمایش داده شود به دست شما و با توجه به هدف کسبوکار صورت میگیرد اما در روش سنتی شما کنترلی روی جامعه مخاطبین خود ندارید و امکان هدفگذاری افرادی که در پرسونای برند شما قرار ندارند بسیار است؛ بنابراین احتمالاً برند شما به افرادی که پتانسیل تبدیل شدن به خریدار و مشتری کسبوکار را دارند معرفی و تبلیغ نمیشود.
۲. از روشهای سنتی بسیار مقرونبهصرفهتر است
شما این امکان را دارید که کانالهای تبلیغاتی و قسمتهایی که بازدهی کمتری دارند را شناسایی و مقدار هزینه اختصاص یافته به آن بخش را کاهش داده و روی بخشهای دیگر سرمایهگذاری کرده یا گردش دهید.
بدین ترتیب با اطلاعاتی که دیجیتال مارکتینگ به شما میدهد میتوانید کنترل کاملی بر روی سرمایه خود داشته و از هدررفت آن جلوگیری کنید؛ بنابراین از روشهای سنتی بسیار مقرونبهصرفهتر است و به شما این امکان را میدهد تا اطمینان حاصل کنید که بیشترین سود را کسب خواهید کرد.
۳. محدودیتی برای پیشرفت وجود ندارد
مهم نیست کسب کار شما چقدر کوچک یا نوپا است؛ در این بستر میتوانید با ابتکارات و استراتژی مناسب حتی از بزرگترین رقبای خود نیز پیشی بگیرید. برای مثال در موتور جستجوی گوگل سایتی که از نظر کلمات کلیدی بهترین بهینهسازی را دارد جز اولین نتایج جستجو است؛ در واقع گوگل به اندازهی کسبوکار اهمیتی نمیدهد بلکه مأموریت آن اولویتبندی محتوایی است که بهترین نتیجه را در اختیار مخاطب هدف قرار دهد.
۴. همه چیز تحت کنترل شما خواهد بود
در بازاریابی سنتی شما هیچگاه متوجه نمیشوید چه تعداد افراد با چه مشخصاتی بیلبورد شما را دیده یا تراکت شما را دریافت کردهاند؛ در واقع بزرگترین محدودیت این روش قابلاندازهگیری معیارها و دادههای اطلاعاتی آن است. اما در بازاریابی دیجیتال دید وسیع و کاملی از تمامی معیارهای ممکن مانند تعداد بازدید، کلیکها، اشتراکگذاریها و زمان حضور بازدیدکننده در صفحه به شما ارائه میشود. شما قادر هستید تا با بانک اطلاعاتی دقیق و بروز، بازدهی و رفتار مخاطب خود را تحتنظر و کسبوکار خود را اصلاح و بهبود بخشید.
دیجیتال مارکتینگ شامل چه بخشهایی است؟
حال که به مزایای عمده بازاریابی دیجیتالی واقف شده ایم در ادامه به معرفی ۷ بخش بزرگ و رایج در این حوزه میپردازیم.
۱. بهینهسازی موتورهای جستجو (SEO):
هدف موتورهای جستجو نشاندادن مرتبطترین و باکیفیتترین محتوا به مخاطب است اما این وظیفهی ماست تا موتورهای جستجو را متوجه سطح کیفی محتوای خود کنیم؛ به این فرایند بهینهسازی محتوا برای موتورهای جستجو یا SEO میگویند. هرچه محتوای شما بهینهترباشد رتبهی شما در نتایج جستجوی کلمات کلیدی بالاتر است. که برای این کار باید یک چک لیست سئو داشت.
انواع مختلفی از سیو برای ایجاد ترافیک وبسایت وجود دارد که شامل:
سئو داخلی:
این نوع سئو بر روی تمامی مطالب و محتوایی که در صفحهی شما است تمرکز میکند. با تحقیق دربارهی کلمات کلیدی و هدف یا معنی آنها میتوانید به سؤالات و نیازهای مخاطبین خود پاسخ دهید و جزء اولین نتایج جستجو شده باشید.
سئو خارجی:
این قسمت بر روی تمام فعالیتهایی که هنگام بهینهسازی سایت شما خارج از صفحه انجام میشود تمرکز دارد. ممکن است بپرسید چگونه چیزی خارج از سایت من میتواند بر رتبه من تأثیر بگذارد؟ حتما در وب گردی به لینک هایی که شما را به صفحهای در سایت دیگری هدایت میکند برخورد داشتهاید؛ در واقع این لینکهایی ورودی که بهعنوان بکلینک نیز شناخته میشوند به فرآیند ارتباط سازی و اعتباربخشی صفحات کمک میکنند.
اعتبار صفحه تعداد ناشرانی که لینک شما را در صفحهی خود به اشتراک میگذارند، بر میزان رتبهی شما در کلمات کلیدی سایتتان تأثیرگذار است. شما میتوانید با نوشتن پستهای مهمان در این سایتها و پیوند دادن به لینک وبسایت خود، بکلینکهایی که برای ارتقای وبسایت خود نیاز دارید را بدست آورید.
سئو فنی:
این نوع سئو بر روی باطن وبسایت (Backend) و نحوه کدگذاری صفحات شما تمرکز دارد. فشردهسازی تصویر، دادههای ساختاریافته و بهینهسازی فایلهای CSS همگی اشکال سئوی فنی محسوب شده که میتوانند سرعت بارگذاری وبسایت شما را افزایش دهند و این یکی از مهمترین عوامل رتبهبندی در دید موتورهای جستجو مانند گوگل است.
۲. بازاریابی محتوا:
این اصطلاح به تولید و ارتقای محتوا بهمنظور ایجاد آگاهی از برند، رشد ترافیک و تولید سرنخ برای مشتریان اشاره دارد. از انواع محتوا میتوان به محتوای متنی، اینفوگرافی، رپورتاژ، پادکست، موشن گرافی، پستهای وبلاگ، کتابهای الکترونیک و…اشاره کرد؛ اما به طور کلی همگی در چهار دسته صوتی، متنی، ویدئویی و عکس و طرح قرار میگیرند.
کپیرایتینگ:
زیرشاخهای در بخش تولید محتوا است که وظیفهی تحریر و تدوین متون تبلیغاتی مؤثر را برعهده دارد و هدف آن دعوت مخاطب به اقدام موردنظر است؛ در واقع کپیرایتینگ برخلاف بازاریابی محتوا که سعی در ارائه ارزشمند و محتوای غنی دارد سعی بر جذب و جلبتوجه مخاطب دارد و بر خلاف تصور عموم ارتباطی به copywrite ندارد.
۳. بازاریابی رسانههای اجتماعی:
این روش برند و محتوای شما را در رسانههای اجتماعی تبلیغ میکند تا آگاهی از برند را افزایش دهد و مخاطبان هدف را جذب برند کند. برای مثال اینستاگرام به بستر کسبوکارهای کوچک و بزرگی برای بازاریابی و تبلیغ محصولات و یا خدمات تبدیل شده است. رسانههای اجتماعی که میتوانید از آنها استفاده کنید شامل تلگرام، توییتر، لینکدین و اینستاگرام است.
۴. بازاریابی وابسته:
در این نوع بازاریابی شما برای تبلیغ محصولات و یا خدمات دیگران در وبسایت، اپلیکیشن یا صفحهی رسانههای اجتماعی خود از آنها کمیسیون دریافت میکنید. رسانههایی مانند یوتیوب یا آپارات نمونههایی از مجموعههای مبتنی بر بازاریابی وابسته هستند.
۵. بازاریابی ایمیلی:
برخی از شرکتها از این روش برای ایجاد تعامل و برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده میکنند. این ایمیلها میتوانند برای اعلام تخفیفها، تبلیغ محتوا، خبررسانی رویدادها، خوش آمد گویی کاربر، احراز هویت حساب کاربری در سایت و… تدوین شوند.
۶. پرداخت بهازای هر کلیک (PPC):
این بخش در بازاریابی اینترنتی به موقعیتی گفته میشود که شرکت شما بابت هر بار کلیک کاربران بر روی لینک تبلیغ شده هزینهای را میپردازد. این روش در سنجش اثربخشی و افزایش بازدید از سایت مورد استفاده قرار میگیرد. عبارت Ad در کنار نتایج جستجویی که گوگل به شما نشان میدهد نمونهای از این نوع بازاریابی هستند.
۷. بازاریابی موتورهای جستجو (SEM):
این بازاریابی روشی برای بالابردن ترافیک سایت با پرداخت هزینه به موتورهای جستجو است. شاید با خود فکر کنید این نوع بازاریابی همان “پرداخت بهازای هر کلیک” است اما PPC تنها یکی از روشهای بازاریابی توسط موتورهای جستجو است و این شاخه دارای زیرمجموعههای دیگری نظیر:
- تبلیغات پرداختی بهازای هر کلیک (CPC): پرداخت هزینه بابت کلیکهای هر بنر تبلیغاتی.
- تبلیغات بر اساس هر هزار نمایش (CPM): پرداخت هزینه بابت هر هزار کلیک بنرهای تبلیغاتی یا لینکهای بازدید شده.
- هزینه در ازای عملکرد (CPA): پرداخت هزینه بابت هر عملکرد کاربر در سایت مانند خرید یا دانلود از سایت.
در واقع SEO نیز زیرمجموعهای از این روش است که بسیار گسترده شده و شما با بهینهسازی سایت برای موتور جستجو برای کلمهی کلیدی خود از آن رتبه دریافت میکنید اما در SEM با پرداخت هزینه به موتور جستجو سایت شما به کاربر معرفی میشود.
دیجیتال مارکتینگ در چه حوزههایی کاربرد دارد؟
بازاریابی دیجیتال میتواند برای هر کسبوکاری در هر صنعتی کاربرد داشته و زمینه افزایش فروش و اعتباربخشی به برند را فراهم سازد. صرفنظر از اینکه کسبوکار شما با سایر کسبوکارهای دیگر در تجارت(B2B) است یا با افراد جامعه در تعامل(B2C) است دیجیتال مارکتینگ روشی مؤثر برای پیشبرد اهدافتان خواهد بود.
شرح وظایف یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ چیست؟
به طور کلی وظایف یک بازاریاب دیجیتالی برای هدایت یک کسب و کار با این اولویت تکلیف میشود:
- مشخصکردن و شفافسازی اهداف برند
- شناسایی مخاطب هدف و گردآوری اطلاعات مفید و مورد نیاز کسبوکار
- تعیین استراتژی مناسب و بهبود، همزمان با گسترش بانک اطلاعاتی
- تعیین بودجه برای هر کانال و کاهش هدررفت هزینههای تبلیغاتی
- ایجاد و مدیریت محتوای جذاب
- بهینهسازی محتواها در همه ی بسترهای پوشش داده شده
- گزارشگیری و تجزیهوتحلیل محوری برای اصلاح و ارتقا سیستم بازاریابی کسبوکار
آگهیهای شغلی دیجیتال مارکتینگ
چه فرصتهای شغلی در دیجیتال مارکتینگ وجود دارد؟
دیجیتال مارکتینگ از نظر فرصتهای شغلی در ایران و جهان، تنوع بسیار بالایی دارد. هرچقدر که شرکتها و کسبوکارها بزرگتر شوند تخصصها و مسئولیتهایی جزئیتری به وجود میآید. در ادامه رایجترین جایگاههای شغلی این حوزه را در ایران به شما معرفی خواهیم کرد.
کارشناس تولید محتوا
یک کارشناس تولید محتوا ممکن است بسته به نیاز شرکتها و بازار کار همزمان بیش از یک وظیفه بردوش بکشد؛ بهعنوان مثال طراحی گرافیکی و نویسندگی محتوای تبلیغاتی یک پروژه را خود انجام دهد. شخصی در این موقعیت شغلی باید انواع محتوا را پوشش داده و شناخت خوبی نسبت به همهی شاخههای محتوایی داشته باشد.
یک مثال دیگر هم مربوط به نویسندگان مقالات برای وبلاگ یا مجلههای اینترنتی سایتها میشود. شما بهعنوان یک نویسنده باید تا حدودی به نرمافزارهای گرافیکی تسلط داشته باشید تا بتوانید به مقالهی خود عکس اضافه کنید یا در صورت نیاز در آن تغییرات ایجاد کنید.
مدیر محتوا
مدیر محتوا، استراتژی محتوای یک کسبوکار را تعیین میکند. در واقع تولیدکنندگان محتوا براساس برنامهریزی و استراتژی مدیر محتوا کار میکنند. همچنین او وظیفه ایجاد تقویم محتوایی بر اساس تجزیه و تحلیل رفتار مخاطبان را دارد.
مطالعه بیشتر: تدوین تقویم محتوایی در ۶ گام + دانلود تمپلیت رایگان
مدیر شبکههای اجتماعی
هر شبکه اجتماعی مخاطبان و فضای خاص خود را دارد؛ بنابراین این زمینه نیازمند یک متخصص است تا بداند در هر یک از بسترهای رسانه چه عملکردی مناسب است، در واقع میتوانیم مدیریت شبکههای اجتماعی را زیرمجموعه مدیر محتوا بدانیم؛ بدین معنی که مدیر شبکههای اجتماعی با توجه به استراتژی تعیین شده توسط مدیر محتوا تولیدکنندگان محتوا را به کار میگیرد. البته همانطور قبلتر نیز اشاره کردیم ممکن است به خاطر اندازهی کوچک یک کسب و کار تنها یک شخص مسئولیت تولید محتوا، مدیریت محتوا و مدیریت شبکههای اجتماعی را برعهده بگیرد.
ادمین شبکههای اجتماعی
ادمین شبکههای اجتماعی وظیفهی انتشار محتواهای تولید شده و پاسخدادن به سؤالات و مشکلات مخاطبان را برعهده دارد. در واقع میتوان گفت که این موقعیت شغلی ارتباط تنگاتنگی با قسمت روابط عمومی و ارتباط با مشتریان یک شرکت دارد و ممکن است بر اساس نیاز شرکت همه این وظایف به یک نفر محول شود.
کارشناس سئو
کارشناس سئو وظیفه دارد تا با استراتژی درست، ورودیهای با کیفیتی از گوگل به وبسایت یک کسبوکار ارائه داده و با توجه به تعاریف این شاخه تمام بخش های سئو را پوشش دهد.در این موقعیت شغلی هم بر اساس اندازه یک شرکت وظایف تخصصیتر میشوند.
کارشناس بازاریابی ایمیلی
بازاریابی ایمیلی یا همان ایمیل مارکتینگ یکی از پربازدهترین راههای تبلیغات در دیجیتال مارکتینگ است. از ایمیل در تمام مراحل بازاریابی استفاده میشود؛ بنابراین یک کارشناس بازاریابی ایمیلی باید در زمینه تولید و تحلیل انواع ایمیلهای تبلیغاتی و پیشنهادی تسلط کافی را داشته باشد. البته این موقعیت شغلی شاید در بیشتر شرکتهای ایران بهعنوان یکی از مهارتهای موردنیاز برای یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ نام برده میشود.
طراح UI/UX
UI Designer یا User Interface Designer به معنی طراح رابط کاربری و UX Designer یا User Experience Designer به معنی طراح تجربه کاربری است. همان طور که از نامشان مشخص است، این متخصصان در تلاشند تا با یک طراحی جذاب چه از نظر گرافیکی و چه از نظر فرآیند استفاده و یا خرید کاربر از یک سایت رضایت کاربران و مشتریان را جلب نمایند.
کارشناس دیجیتال مارکتینگ
کارشناس دیجیتال مارکتینگ عنوان شغلی است که در آگهیهای شغلی شرکتهای ایرانی بسیار دیده میشود. هر کدام از شرکتها نیز بسته به نیاز و تعریف خود از این حوزه انتظارات متفاوتی از کارشناس مجموعه دارند. بهتر است بگوییم که یک دیجیتال مارکتر باید با اکثر مهارتهای بالا تا حد خوبی آشنایی داشته و به یکی از آنها تسلط پیدا کرده باشد.
ممکن است یک شرکت باتوجه اندازه کسبوکار خود برای پذیرش تمام مسئولیتهای مذکور به بیشتر از یک نفر نیاز نداشته باشد؛ در این صورت نیازمند یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ است. اما در شرکتهای بزرگتر این فرد بیشتر در زمینه استراتژی و برنامهریزی محتوا و روشهای مختلف بازاریابی و تبلیغات فعالیت میکند.
مدیر دیجیتال مارکتینگ
یک مدیر دیجیتال مارکتینگ باید علاوه بر داشتن ویژگیهای یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ، توانایی مدیریت یک تیم را نیز دارا بوده و از نگاهی کلانتر و جامعتر به مسائل تیم خود تسلط داشته باشد.
چطور کارشناس دیجیتال مارکتینگ شویم؟
روشهای مختلفی برای ورود به بازار کار دیجیتال مارکتینگ وجود دارد اما ما قصد داریم تا اینجا برای شما بهترین روشهای ورود به این حوزه، خصوصاً برای افرادی که با آن آشنایی زیادی ندارند را معرفی کنیم.
شرکت در بوت کمپ یا دورههای جامع
قبل از این که وارد فضای کار عملی در این حیطه شوید، باید با مفاهیم پایه و تخصصی این حوزه آشنایی کامل پیدا کنید. این که شما باید در نهایت بهغیر از آشنایی با بیشتر کارها و وظایف شغلهای مختلف دیجیتال مارکتینگ، یک حوزه شغلی را بهعنوان تخصص خود انتخاب کنید و در آن تسلط پیدا کنید. شما با گذراندن یک دوره جامع با تمامی زمینههای تخصصی این حوزه آشنا و دید بهتری برای انتخاب حوزه تخصصی خود پیدا میکنید.
کارآموزی
حالا وقت آن رسیده که در یک دوره کارآموزی آموختههای خودتان را به کار بگیرید. باتوجه به این که شما سابقه کاری زیادی ندارید، شانس زیادی در مصاحبههای استخدامی نخواهید داشت. همچنین نداشتن تجربه ی عملی احتمال تصمیمگیریهای اشتباه را بالا میبرد که این مسئله ممکن است منجر به خسارتهای سنگینی به شرکتها شود اما شرکتی که کارآموز جذب میکند ریسک این مسئله را به جان خریده است.
پس از اینکه با تمام مهارتها تا حد خوبی آشنایی پیدا کردید، در دوره کارآموزی باید به عمق پیداکردن در یکی از مهارتها بپردازید. به این مدل، یادگیری T شکل میگویند. شما نباید به فردی سطحی در تمام مهارتها تبدیل شوید. از طرف دیگر اگر در دو سه تا مورد از مهارتهای دیجیتال مارکتینگ غرق شوید از دیگر مسائل عقب خواهید ماند. بنابراین این مدل یادگیری میتواند تا حد زیادی شما را از این دو خطر نجات دهد.
دوره کارآموزی | از چیستی تا چرایی؟
استخدام یا فریلنسری
هنگامی که شما دوره کارآموزی را میگذرانید دو انتخاب پیش روی شما خواهد بود، یکی استخدام در شرکتها و یا آژانسهای دیجیتال مارکتینگ به عنوان یک متخصص و دیگری خوداشتغالی یا همان فریلنسری و کارکردن بهصورت پروژهای برای شرکتها مختلف است. این که کدام یک از این دو مسیر را انتخاب کنید، کاملاً به شخصیت و علاقه شما بستگی دارد. البته روش دیگر این است که ابتدا برای چند سال با کسب تجربه در شرکتها تواناییهای خود را بالا برده و سپس باقدرت و مهارت بالاتری بصورت شخصی و برای خودتان کار کنید.
چطور بدون سابقه کاری استخدام شویم؟
حرف آخر
یادگیری دیجیتال مارکتینگ و شروع به کار در این حوزه شاید بیش از ۶ ماه به زمان احتیاج نداشته باشد اما چیزی که نیازمند پیادهسازی و عملی کردن آموزشهاست، کسب تجربه، تلاش و پشتکار زیاد است. شما باید بتوانید در پروژههای واقعی و با اعداد و ارقام واقعی نیاز مشتریان و یا کارفرمایان خود را تامین و مهارت های لازم را کسب کنید تا به یک کارشناس دیجیتال مارکتینگ واقعی تبدیل شوید.
سوالات متداول
دیجیتال مارکتینگ شامل چه بخش هایی است؟
دیجیتال مارکتینگ دارای زیرشاخههای بسیاری است که همچنان در حال گسترده شدن هستند؛ اما سه بخش مهم و عمدهی آن سئو، بازاریابی محتوا، بازاریابی رسانههای اجتماعی و بازاریابی موتورهای جستجو است.
رابطه بین مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ چگونه است؟
دیجیتال مارکتینگ در واقع زیرمجموعهای از مارکتینگ یا همان بازاریابی است. همان طور که میدانید، به مجموعهای از فعالیتها برای برقراری ارتباط با مشتریان و دادن پیشنهاداتی که برای آنها ارزش دارد، بازاریابی گفته میشود.
با پیشرفت و گسترش روز افزون کسب و کارها در فضای دیجیتال، نیاز به متخصص دیجیتال مارکتینگ هم بیشتر خواهد شد. ممنون بابت انتشار این مطلب مفید.
تشکر از مطلب جامعی که منتشر کردید در زمینه های تخصصی متاسفانه خیلی کمبود تولید کننده محتوا به چشم می خوره به طور مثال در زمینه های صنعتی یا مثلا برق و برق اضطراری اکثر سایت ها که تولید محتوا انجام می دن از مطالب ترجمه کپی استفاده می کنند و وقتی مطلب رو می خونی اصلا چیزی متوجه نمی شی باز برای مباحث غیر تخصصی یک مقداری محتواهایی که تولید می شه بهتر شده
خوشحالم که براتون مفید و اثربخش بوده:)
بله در برخی از حوزه ها کمبود کیفی مطالب به دلیل عدم نیروی متخصص اون حوزه به عنوان تولیدکننده محتوا کاملا حس می شه. ان شاءالله که این کمبود رفع بشه.
واقعا متن خوب و مفیدی بود
اطلاعات خیلی زیادی کسب کردم و خوشحالم که این مقاله رو خوندم
خسته نباشید
ممنون از لطف شما. ممنون میشیم که این مطلب رو با دوستانتون به اشتراک بذارید تا شاید به اون ها هم کمک کنه