دواپس DevOps چیست؟ راهنمای کامل برای تازهکارها

دواپس با حذف مرزبندیهای میان تیمها، پرورش فرهنگ مسئولیتپذیری و مالیکت مشترک و طراحی فرآیندهای کارآمد به شرکتها کمک میکند به نیازهای بازار پاسخ دهند و مزیت رقابتی خود را حفظ کنند. در این مقاله درک میکنیم DevOps چیست؟ چرخه عمر آن چگونه است و چرا اهمیت دارد. همچنین با چهار مرحله کلیدی و مزایای آن آشنا خواهیم شد و متوجه میشویم چگونه میتوان یک مد DevOps را با موفقیت در سازمان پیادهسازی کرد.
مرتبط: دوره دواپس (DevOps)
DevOps چیست؟
DevOps مجموعهای از شیوهها، ابزارها و اصول با رویکرد همکاریمحور است که به خودکارسازی فرآیندها میان تیم توسعه نرمافزار (Dev) و خدمات فناوری اطلاعات (Ops) کمک میکند. DevOps بر خودکارسازی و یکپارچهسازی و تحویل پیوسته و تقویت فرهنگ مالکیت مشترک تمرکز دارد.
خاستگاه DevOps
در سال ۲۰۰۷ پاتریک دبوا، مشاور فناوری اطلاعات، به همکاری موثر میان تیمهای توسعه و عملیات نیاز داشت. در چنین شرایطی DevOps شکل گرفت. اصطلاح دواپس برای اولینبار در سال ۲۰۰۹ استفاده شد و اولین کنفرانس آن با نام DevOpsDays در بلژیک برگزار شد. این مفهوم در اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی توجه تیمهای بسیاری را به خود جلب کرد سازمانهای مختلف برای بهینهسازی جریانهای کاری توسعه و استقرار از DevOps استفاده کردند.
مثال DevOps
فرض کنید یک شرکت نرمافزاری خطوط یکپارچهسازی و تحویلِ پیوسته (CI/CD) را پیادهسازی کرده است. در چنین محیطی، توسعهدهندگان دائم در حال نوشتن کد و ثبت تغییرات هستند. با هربار ثبت کد، مجموعهای از آزمونهای خودکار اجرا میشود و اگر این آزمونها با موفقیت پشت سر گذاشته شوند، کد بهصورت خودکار در محیط staging قرار میگیرد.
سپس تیم عملیات عملکرد برنامه را بررسی میکند و به تیم توسعه بازخورد میدهد. این چرخه باعث پیشرفت سریعتر فرایندهای ایجاد، آزمون، استقرار و دریافت بازخورد میشود. در نتیجه، سازمان میتواند قابلیتها و بهروزرسانیهای جدید را بسیار سریعتر از روشهای سنتی ارائه دهد و بهرهوری و پاسخگویی آن بهتر خواهد شد.
دواپس چگونه کار میکند؟
DevOps با رویکرد همکاریمحور خود تیمهای توسعه و عملیات را با یکدیگر هماهنگ میکند تا فرآیند تحویل نرمافزار بهتر پیش برود. هدف اصلی این روش توسعه و استقرار سریعتر نرمافزار و قابل اعتماد و کارآمدتر شدن این فرآیندها است. عملکرد DevOps طبق مراحل زیر است:
- یکپارچهسازی پیوسته (Continuous Integration): توسعهدهندگان تغییرات کد را دائم ادغام میکنند و از آزمونهای خودکار برای اطمینان از کیفیت پایدار کد و شناسایی زودهنگام مشکلات استفاده میکنند.
- تحویل پیوسته (Continuous Delivery): فرایندهای استقرار خودکار، نیاز به دخالت دستی را کم میکنند و سریعتر و قابلاعتمادتر چرخههای انتشار میشوند.
- جریان کاری همکاریمحور (Collaborative Workflow): مرزبندیهای سنتی میان تیمها با استفاده از ابزارهای مشترک از بین میرود. این کار باعث بهتر شدن ارتباطات میشود.
- زیرساخت بهعنوان کد (Infrastructure as Code): تیمهای فنی برنامهنویسی مدیریت و پیکربندی زیرساخت را بر عهده میگیرند تا از یکسان بودن و تکرارپذیری سیستم مطمئن شوند.
- نظارت و بهینهسازی (Monitoring and Optimization) : ردیابی عملکرد در زمان واقعی باعث شناسایی پیشگیرانه مشکلات و بهبود مستمر سیستم میشود.

چرخه عمر DevOps چیست؟
چرخه عمر DevOps فرایندی مستمر و تکرارشونده است که توسعه نرمافزار و عملیات فناوری اطلاعات را ترکیب میکند. در نهایت نرمافزار در سریعترین زمان و با بالاترین کیفیت تحویل داده میشود. این چرخه از چندین مرحله مرتبط تشکیل شده است:
- برنامهریزی (Plan): در این مرحله دامنه، نیازمندیها و اهداف پروژه مشخص میشوند. تیمها وظایف را اولویتبندی و سازماندهی کرده و جریانهای کاری و اهداف توسعه را تعیین میکنند.
- کدنویسی (Code): توسعهدهندگان از سیستمهای کنترل نسخه برای مدیریت صحیح تغییرات کد استفاده میکنند.
- ساخت (Build): کد با استفاده از ابزارهای خودکار ساخت، کامپایل شده و در قالبی قابل استقرار بستهبندی میشود.
- آزمون (Test): آزمونهای دستی و خودکار (مانند آزمونهای واحد و رگرسیون) اجرا میشوند تا تیمها مطمئن شوند کد مشکلی بدون مشکل و عملکرد آن درست است. در این مرحله از ابزارهایی مانند BrowserStack استفاده میشود.
- استقرار (Deploy): کد تستشده خودکار به محیط تولید یا staging منتقل میشود.
- عملیات (Operate): عملکرد، پایداری و امنیت برنامه مستقر شده بهصورت لحظهای توسط تیم عملیات رصد میشود.
- نظارت (Monitor): برنامه و زیرساخت دائم نظارت میشوند تا مشکلات و فرصتهای بهبود شناسایی شوند.
- بازخورد (Feedback) : نظرات کاربران و دادههای عملکرد جمعآوری و تحلیل میشوند تا چرخههای توسعه بعدی را هدایت کنند.

اهمیت DevOps چیست؟
از دلایل اهمیت DevOps میتوان به متحولشدن توسعه و تحویل نرمافزار، کارآمدتر، همکاریمحورتر و پاسخگوتر شدن محیط فناوری اطلاعات اشاره کرد. دلایلی که DevOps را جزئی جداییناپذیر از چرخه عمر نرمافزار میکند، عبارتاند از:
- کاهش زمان رسیدن به بازار: دواپس باعث افزایش سرعت انتشار قابلیتها و بهروزرسانیهای جدید میشود و به کسبوکارها کمک میکند تا بهسرعت به نیازهای بازار پاسخ دهند.
- بهبود همکاری: DevOps ارتباطات و مسئولیتپذیری مشترک بین تیمهای توسعه و عملیات را افزایش میدهد و باعث بهتر شدن فرآیند حل مسئله میشود.
- افزایش کیفیت محصول: یکپارچهسازی و آزمون مستمر در طول فرایند توسعه، باعث افزایش پایداری، قابلیت اعتماد و امنیت راهکارهای نرمافزاری میشود.
- افزایش بهرهوری: خودکارسازی فرایندهای تکراری و بهینهسازی جریانهای کاری، خطاهای دستی را کاهش میدهد و به تیمها کمک میکند روی نوآوری و حل مسائل تمرکز کنند.
- رضایت مشتری بیشتر: تحویل سریعتر قابلیتها، رفع سریعتر مشکلات و پایداری بالاتر محصول، باعث بهتر شدن تجربه کاربری و رضایت مشتری میشود.
- کاهش هزینهها: رویکردهای DevOps به استفاده بهینه از منابع، کاهش زمان از کار افتادگی و حذف خطاهای پرهزینه کمک میکند و در نهایت هزینههای سازمان کاهش مییابد.
- بهبود مستمر: استراتژی DevOps محیطی از یادگیری و بهینهسازی مستمر ایجاد میکند که منجر به بهبود مداوم فرایندها و محصولات میشود.
شیوههای DevOps چیست؟
شیوههای DevOps مجموعهای از رویکردها و فناوریها هستند که با هدف روانسازی فرایندهای توسعه و تحویل نرمافزار استفاده میشوند. این رویکردها باعث بهبود همکاری، خودکارسازی و بهرهوری در سراسر چرخه توسعه نرمافزار میشود. برخی از شیوههای مهم DevOps عبارتاند از:
- یکپارچهسازی پیوسته (CI): توسعهدهندگان تغییرات کد را دائم در یک منبع مشترک ادغام میکنند. در این محیط موارد ساخته شده و آزمونهای خودکار اجرا میشود تا مشکلات در همان مراحل اولیه شناسایی شوند.
- تحویل پیوسته (CD): تغییرات کد بهصورت خودکار ساخته، آزموده و برای انتشار آماده میشوند تا محصول در هر زمان آماده استقرار باشد.
- زیرساخت بهعنوان کد (IaC): زیرساخت از طریق کد مدیریت و ایجاد میشود تا یکپارچگی و تکرارپذیری در تمام محیطها تضمین شود.
- آزمون خودکار (Automated Testing): مجموعه گستردهای از آزمونهای خودکار در طول توسعه اجرا میشود تا خطاها زودتر شناسایی شده و کیفیت کد حفظ شود.
- نظارت پیوسته (Continuous Monitoring): سیستمها از نظر عملکرد، امنیت و رفتار کاربران دائم نظارت میشوند تا مسائل و فرصتهای بهبود شناسایی شود.
- همکاری و ارتباطات (Collaboration and Communication): تیمهای توسعه و عملیات در کنار یکدیگر کار میکنند و مسئولیتها و دانش را در سراسر چرخه عمر نرمافزار به اشتراک میگذارند.
- کنترل نسخه (Version Control): تمام تغییرات مربوط به کد و پیکربندی در سیستمهای کنترل نسخه ثبت میشود تا امکان بازگردانی آسان و توسعه مشترک فراهم شود.
- معماری ریزخدمات (Microservices Architecture): برنامهها در قالب مجموعهای از سرویسهای کوچک و مستقل ساخته میشوند تا بهروزرسانی و مقیاسپذیری آسانتر شود.

ابزارهای مورد نیاز برای DevOps چیست؟
برای روانشدن فرآیند DevOps از مجموعهای از ابزارها استفاده میشود. در ادامه، مهمترین دستههای ابزارهای DevOps معرفی شدهاند:
یکپارچهسازی و تحویل پیوسته (CI/CD)
ابزارهای CI/CD باعث خودکار شدن فرایندهای ادغام کد، آزمون و استقرار میشوند و به تحویل سریعتر و قابلاعتمادتر نرمافزار در محیطهای دواپس کمک میکنند. برخی از مهمترین ابزارهای CI/CD عبارتاند از:
- Jenkins: سرور خودکارسازی متنباز است که از افزونههای بسیار متنوعی پشتیبانی میکند و انعطافپذیری بالایی دارد. این ابزار به توسعهدهندگان اجازه میدهد کد خود را در پلتفرمهای مختلف بسازند، آزمون کنند و مستقر نمایند. توسعهدهندگان میتوانند تغییرات کد را دائم ادغام کرده و از طریق آزمونهای خودکار آنها را راستیآزمایی کنند.
- GitLab CI/CD: این ابزار ز کنترل نسخه و خطوط CI/CD پشتیبانی میکند. ا GitLab CI/CD با استفاده از فایلهای YAML خطوط اجرا را مشخص میکند و رجیستری داخلی کانتینر و مدیریت پکیج دارد.
- CircleCI: یک پلتفرم ابری CI/CD است که به آسان بودن استفاده و داشتن شرایط راهاندازی سریع معروف است. این ابزار از زبانها و چارچوبهای مختلف پشتیبانی میکند و قابلیتهایی مانند اجرای موازی و کشسازی ارائه میدهد تا فرایند ساخت سریعتر انجام شود.

کنترل نسخه
ابزارهای کنترل نسخه سامانههایی هستند که تغییرات کد را در طول زمان ثبت، مدیریت و ذخیره میکنند. ابزارهای رایج در این حوزه عبارتاند از:
- Git: Git سیستم توزیعیِ کنترل نسخه است که امکان ردیابی تغییرات، ایجاد شاخهها و مدیریت تاریخچه کد را بهصورت روان و کارآمد فراهم میکند. این ابزار متنباز است و به تیمها اجازه میدهد همزمان روی پروژهها کار کنند، تغییرات را ادغام کنند و در صورت نیاز به نسخههای قبلی بازگردند.
- GitHub: GitHub یک پلتفرم تحتوب مبتنی بر Git است که قابلیتهای گستردهتری ارائه میدهد؛ مانند درخواستهای ادغام (Pull Requests) برای انجام بازبینی کد و همکاری، ردیابی Issueها برای مدیریت پروژه، GitHub Actions برای خودکارسازی خطوط CI/CD،GitHub Pages برای میزبانی وبسایتهای استاتیک، و مجموعهای کامل از امکانات یکپارچهسازی با ابزارهای دیگر توسعه.
- Bitbucket: Bitbucket یک سامانه تحتوب برای مدیریت مخازن Git است که امکاناتی مانند خطوط CI/CD داخلی، یکپارچگی با Jira برای مدیریت مؤثر پروژه، کنترل دسترسی دقیق و قابلیتهای امنیتی، پشتیبانی از هر دو سیستم Git و Mercurial، تحلیل کد و شناسایی آسیبپذیریها را ارائه میدهد.
مدیریت پیکربندی
ابزارهای مدیریت پیکربندی فرایندِ تعریف، استقرار و حفظ تنظیمات یکسانِ سیستم را در محیطهای مختلف خودکار میکنند. برخی از ابزارهای محبوب در مدیریت پیکربندی عبارتاند از:
- Ansible: Ansible یک ابزار خودکارسازی بدونِ عامل است که از YAML برای تعریف پیکربندی استفاده میکند. این ابزار بهدلیل سادگی و سهولت استفاده، بسیار معروف است. Ansible فرآیندهایی مانند فراهمسازی زیرساخت، استقرار برنامهها و مدیریت پیکربندی در سیستمهای متعدد را از یک پلتفرم مرکزی خودکار میسازد.
- Chef: ابزار مدیریت پیکربندی است که از یک زبان اختصاصی مبتنی بر Ruby (DSL) استفاده میکند. کاربران میتوانند رسپیها و کوکبوکهای مختلف نویسند تا پیکربندی زیرساخت خودکار شود. با استفاده از ابزارهای موجود در Chef Workstation میتوان خطمشیهای پیکربندی را ایجاد، آزمون و توزیع کرد.
کانتینرسازی
ابزارهای کانتینرسازی به توسعهدهندگان اجازه میدهند برنامهها را همراه با وابستگیهایشان در محیطهای ایزوله بستهبندی، توزیع و اجرا کنند. این کار موجب سازگاری استقرار در پلتفرمهای مختلف میشود و جریانهای کاری دواپس را بسیار روانتر میکند. ابزارهای محبوب کانتینرسازی عبارتاند از:
- Docker: با فراهمکردن امکان کانتینرسازی، روند توسعه برنامهها را متحول کرده است. این ابزار، برنامه را همراه با تمام محیط اجرایی آن پکیج میکند تا عملکردی پایدار و یکسان در سیستمهای مختلف داشته باشد. Docker به توسعهدهندگان اجازه میدهد کانتینرهایی سبک، قابلحمل و قابلاجرا در هر محیطی ایجاد کنند؛ موضوعی که استقرار برنامه و مدیریت زیرساخت را بسیار سادهتر میکند.
- Kubernetes: Kubernetes پلتفرم پیشرفته ارکستراسیون کانتینر است که استقرار، مقیاسدهی و مدیریت برنامههای کانتینرسازیشده را کاملا خودکار انجام میدهد. این ابزار ویژگیهایی قدرتمند برای حفظ سلامت برنامهها، مدیریت سیستمهای توزیعشده پیچیده، مقیاسپذیری روان، قابلیت خودترمیمی و تضمین دسترسپذیری بالا در اختیار مهندسان قرار میدهد.
زیرساخت بهعنوان کد
ابزارهای زیرساخت بهعنوان کد به تیمها کمک میکنند سیستمهای رایانشی و شبکهها را با نوشتن دستورهای پیکربندی، بهصورت خودکار ایجاد و مدیریت کنند. این رویکرد، ایجاد محیطهای IT پایدار و یکسان را سادهتر میکند. ابزارهای شاخص آن عبارتاند از:
- Terraform: ابزار متنباز زیرساخت بهعنوان کد (IaC) است که به کاربران اجازه میدهد منابع ابری را در ارائهدهندگان مختلف تعریف و مدیریت کنند. از جمله ویژگیهای مهم Terraform میتوان به امکان مشاهده طرح تغییرات پیش از اعمال، مدیریت وابستگیهای پیچیده بین منابع و پشتیبانی از چندین پلتفرم ابری اشاره کرد.
- AWS CloudFormation: سرویس ارائهشده توسط AWS است که به کاربران کمک میکند منابع AWS را تعریف و پیادهسازی کنند. این ابزار فرایند ایجاد، بهروزرسانی و حذف منابع را بهشکل خودکار، هماهنگ و قابل پیشبینی انجام میدهد. CloudFormation بهویژه برای مدیریت محیطهای پیچیده AWS مفید است، زیرا پایداری بین استقرارها را تضمین کرده و امکان پیادهسازی رویکرد زیرساخت بهعنوان کد در اکوسیستم AWS را فراهم میکند.
نظارت و ثبت رویدادها
ابزارهای پایش و ثبت رویدادها بهصورت مداوم عملکرد سیستم را زیر نظر میگیرند و رویدادهای مختلف را ثبت میکنند تا تیمها بتوانند مشکلات را در همان لحظه تشخیص دهند. ابزارهای پرکاربرد عبارتاند از:
- Prometheus: سیستم پایش متنباز ومخصوص محیطهای ابری و cloud-native است. این ابزار دادههای مربوط به شاخصهای زمانی (Time Series Metrics) را از طریق مدل Pull و بر بستر HTTP جمعآوری و ذخیره میکند. Prometheus برای پایش محیطهای کانتینرسازیشده و معماریهای مایکروسرویس بسیار کارآمد است. این ابزار قابلیت مقیاسپذیری بالایی دارد و کاملا با Kubernetes یکپارچه میشود.
- Grafana: Grafana یک پلتفرم قدرتمند برای بصریسازی دادهها و پایش است. این ابزار از منابع داده متنوع پشتیبانی میکند و داشبوردهایی سفارشیسازیشدنی با انواع مختلف نمودارها ارائه میدهد.Grafana در ساخت داشبوردهای تعاملی که دادههای پیچیده را به شکلی ساده و قابل فهم نمایش میدهند، عملکرد خوبی دارد و برای پایش عملکرد سیستم و تحلیلهای تجاری استفاده میشود.
تست
ابزارهای تست دواپس ، پلتفرمهای خودکارسازی هستند که آزمون را در سراسر چرخه توسعه نرمافزار یکپارچه میکنند. ابزارهای پرکاربرد آن عبارتند از:
- BrowserStack: پلتفرم تست ابری است که امکان آزمایش برنامههای وب و موبایل را روی هزاران مرورگر و دستگاه واقعی را برای تیمهای DevOps فراهم میکنند. این ابزار با فراهمکردن دسترسی فوری به محیطهای متنوع، آزمون در پلتفرمهای مختلف را ساده میکند و به توسعهدهندگان اجازه میدهد عملکرد برنامه و تجربه کاربری را دقیق ارزیابی کنند.
- Selenium: چارچوب خودکارسازی آزمون متنباز است که امکان اتوماسیون مرورگرهای وب را فراهم میکند. با پشتیبانی از زبانهای برنامهنویسی مختلف، Selenium به تیمهای DevOps امکان میدهد اسکریپتهای آزمون قدرتمند و قابل تکرار ایجاد کنند که میتوانند در خطوط یکپارچهسازی پیوسته (CI) ادغام شوند. این ویژگی باعث میشود آزمون برنامههای وب بهصورت جامع و یکدست انجام شود.
همکاری و مدیریت پروژه
ابزارهای همکاری و مدیریت پروژه به تیمهای دواپس کمک میکنند تا ارتباط برقرار کنند، وظایف را دنبال کنند، پیشرفت کار را به اشتراک بگذارند و هماهنگی میان پروژهها را حفظ کنند. ابزارهای شاخص همکاری و مدیریت پروژه عبارتاند از:
- Jira: ابزار مدیریت پروژه است که برای تیمهای نرمافزاری طراحی شده تا وظایف را پیگیری و مدیریت کنند. این ابزار به تیمها امکان میدهد پروژهها را برنامهریزی، وظایف را تخصیص داده و پیشرفت را با استفاده از جریانهای کاری قابلسفارشیسازی رصد کنند. Jira از متدولوژیهای چابک مانند Scrum و Kanban پشتیبانی میکند و مدیریت پروژههای پیچیده توسعه نرمافزار را آسان میکند.
- Trello: ابزار مدیریت پروژه تصویری است که با استفاده از بردها، فهرستها و کارتها، به تیمها کمک میکند کارها را سازماندهی کنند. رابط کاربری ساده و کشیدن و رها کردن (Drag-and-Drop) آن امکان ایجاد وظایف، تخصیص اعضای تیم و پیگیری پیشرفت پروژه را بهسادگی فراهم میکند. Trello مخصوصا برای تیمهای کوچک و مدیریت وظایف شخصی مفید است.
مخزن آرشیو
ابزارهای مخزن آرشیو، پلتفرمهای ذخیرهسازی مرکزی هستند که به تیمهای دواپس کمک میکنند بستههای نرمافزاری، وابستگیها و سایر اجزای پروژه را در محیطهای توسعه مختلف ذخیره، مدیریت و به اشتراک بگذارند. ابزارهای پرکاربرد آن عبارتاند از:
- Nexus: مدیر مخزن متنباز است که اجزای نرمافزاری، وابستگیها و آرشیوها را ذخیره و مدیریت میکند. این ابزار از فرمتهای مختلف مخزن پشتیبانی میکند و نسخه رایگان از ویژگیهای اصلی پشتیبانی میکند. Nexus به پایداری و راهاندازی ساده معروف است.
- JFrog Artifactory: Artifactory یک مدیر مخزن آرشیو جهانی است که از فرمتهای متنوع بستههای نرمافزاری پشتیبانی میکند. این ابزار ویژگیهای پیشرفتهای مانند دسترسپذیری بالا، تکرار دادهها و اسکن امنیتی ارائه میدهد و در دو نسخه متنباز و تجاری عرضه میشود.
امنیت
ابزارهای امنیتی DevOps به تیمها کمک میکنند تا آسیبپذیریهای امنیتی را در طول چرخه توسعه نرمافزار بهصورت خودکار شناسایی، پیشگیری و برطرف کنند. ابزارهای پرکاربرد آن عبارتاند از:
- SonarQube: یک ابزار تحلیل کد ایستا است که به توسعهدهندگان کمک میکند باگها، آسیبپذیریها و مشکلات کیفیت کد (Code Smells) را شناسایی کنند. این ابزار بازخورد مستمر در مورد کیفیت کد ارائه میدهد و مطمئن میشود که بهترین شیوهها در سراسر فرایند توسعه رعایت میشوند.
- Aqua Security: در تامین امنیت برنامههای ابری و بهویژه برنامههای کانتینرسازیشده تخصص دارد. این ابزار اسکن آسیبپذیری و بررسی انطباق (Compliance) تصاویر کانتینر را خودکار میکند و به تیمها کمک میکند مشکلات امنیتی را در مراحل اولیه چرخه توسعه شناسایی و رفع کنند.

اصول اصلی Devops چیست؟
DevOps مجموعهای از روشها است که توسعه نرمافزار (Dev) و عملیات فناوری اطلاعات (Ops) را با هم ترکیب میکند. اصول اصلی آن عبارتند از:
- همکاری: دواپس تیمهای توسعه و عملیات را تشویق میکند تا با هم کار کنند. این رویکرد امکان برقراری ارتباط باز و تقسیم وظایف بین تیمها را فراهم میکند.
- خودکارسازی: DevOps با خودکار کردن کارهای تکراری، بهرهوری را افزایش میدهد، اشتباهات را کاهش میدهد و تیمها را آزاد میکند تا روی ایدههای جدید کار کنند.
- یکپارچهسازی و تحویل مداوم (CI/CD): تغییرات کد باید بهطور منظم به مخزن مشترک اضافه شده و خودکار به محیط تولید ارسال شود. CI/CD به تیمها امکان میدهد ویژگیهای جدید را سریع اضافه کرده و باگها را اصلاح کنند، در حالی که ریسکها کم میشوند.
- ذهنیت مشتریمحور: تیمهای DevOps بازخورد مشتری را در اولویت قرار داده و از آن برای تصمیمگیریهای توسعه استفاده میکنند.
- بهبود مستمر: DevOps تیمها را تشویق میکند تا با نگاه کردن مداوم به فرآیندهای خود و ایجاد تغییرات بر اساس آموختهها، ذهنیتی مبتنیبر یادگیری و سازگاری داشته باشند.
نحوه پیادهسازی DevOps چگونه است؟
اگرچه پیادهسازی مدل DevOps در ابتدا ممکن است چالشبرانگیز به نظر برسد، اما در عمل تنها به چند گام ساده نیاز دارد:
- بازبینی فرآیندها: با بررسی فرآیندهای فعلی شروع کنید تا نقاط ضعف و مسیرهای بهبود شناسایی شوند.
- تعیین اهداف: سپس باید اهداف مشخصی برای برنامه DevOps تعیین شود. برای مثال، یک تیم ممکن است بخواهد زمان انتشار نرمافزار سریعتر شود یا همکاری بین تیمها بهبود یابد.
- پیادهسازی روشهای DevOps: پیادهسازی تدریجی روشهای DevOps ضروری است. شروع با گامهای پایهای مانند CI/CD و پیشرفت به سمت تست و پایش مداوم میتواند رویکرد مفیدی باشد.
- ارتباط برقرار کردن: ایجاد کانالهای باز ارتباطی و تشویق همکاری بین تیمهای توسعه و عملیات نیز در این مرحله اهمیت دارد.
- راهاندازی ابزارها: ابزارها و چارچوبهای خودکارسازی برای تست، استقرار و پایش باید راهاندازی شوند.
- پایش: در نهایت، تیم باید عملکرد فرآیندها را پایش کرده و بازخوردها را دریافت کند تا بتوان فرآیندها را در حین کار تنظیم و بهبود داد.
چهار مرحله Devops چیست؟
مدل دواپس شامل چهار مرحله اصلی است که باعث بهینه شدن فرآیند توسعه و ارائه نرمافزار میشود. این مراحل عبارتاند از:
- برنامهریزی (Plan): در مرحله اول تیمها دور هم جمع میشوند تا نیازها و اهداف پروژه را تعریف کنند. این شامل جمعآوری نظرات ذینفعان، ایجاد نقشه راه و تعیین نقاط عطف است تا همه اعضا در یک راستا حرکت کنند.
- کدنویسی (Code): در مرحله کدنویسی، توسعهدهندگان کد برنامه را بر اساس نیازمندیهای تعریفشده مینویسند. این مرحله بر رعایت بهترین شیوهها برای نوشتن کد تمیز و قابل نگهداری تأکید دارد تا بهراحتی قابل تست و یکپارچهسازی باشد.
- ساخت (Build): پس از کدنویسی، مرحله ساخت شامل کامپایل کد و آمادهسازی آن برای تست است. ابزارهای خودکار اغلب برای ایجاد سریع و کارآمد نسخههای اجرایی استفاده میشوند تا هرگونه خطا در مراحل اولیه شناسایی شود.
- تست (Test): در این مرحله، برنامه تحت تستهای مختلف قرار میگیرد تا باگها شناسایی شده و اطمینان حاصل شود که استانداردهای کیفیت رعایت شدهاند. ابزارهای تست خودکار این فرآیند را بهینه میکنند و امکان دریافت بازخورد سریع و تکرار سریعتر را فراهم میآورند.

نحوه استفاده دواپس از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین
هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) میتوانند عملکرد روشهای DevOps را بهتر کنند و باعث افزایش کارایی، کیفیت و امنیت شوند. برخی از راههایی که AI و ML میتوانند به دواپس کمک کنند عبارتند از:
- خودکارسازی:AI وظایف تکراری مانند تست، استقرار و پایش را خودکار میکند و به تیمها اجازه میدهد روی مسائل پیچیدهتر تمرکز کنند و روند توسعه را سرعت ببخشند.
- حل پیشگیرانه مشکلات: AI با تحلیل دادهها الگوها را شناسایی کرده و مشکلات احتمالی را قبل از وقوع پیشبینی میکند، که این امکان را فراهم میسازد تا تیمها زودتر به رفع مشکلات بپردازند و زمان توقف سیستم کاهش یابد.
- بهبود کیفیت کد: ابزارهای AI بهطور مداوم کد را برای شناسایی باگها و آسیبپذیریها پایش میکنند، که کیفیت کلی کد را بهبود میبخشد و اطمینان حاصل میکند که بهترین شیوهها رعایت شدهاند.
- صرفهجویی در هزینه: AI با بهینهسازی تخصیص منابع و بهبود فرآیندها، به کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش بهرهوری کمک میکند.
- بهبود امنیت: AI امنیت را با خودکارسازی ارزیابی آسیبپذیریها و بررسی انطباق افزایش میدهد و اطمینان حاصل میکند که برنامهها در طول چرخه توسعه امن باقی بمانند.
مرتبط: دوره هوش مصنوعی با پایتون
ارتباط DevOps و DevSecOps
DevSecOps توسعهای از دواپس است که اقدامات امنیتی را در طول چرخه حیات توسعه نرمافزار ادغام میکند. درحالیکه دواپس بر همکاری بین تیمهای توسعه و عملیات برای افزایش سرعت و کیفیت ارائه نرمافزار تأکید دارد، DevSecOps یک لایه مهم اضافه میکند و امنیت را به یک مسئولیت مشترک برای همه تیمها تبدیل میکند.
با DevSecOps، امنیت یک بعد فرعی و پس از اجرا نیست؛ بلکه در تمام مراحل برنامهریزی، کدنویسی، ساخت و تست ادغام میشود. این رویکرد پیشگیرانه به شناسایی و کاهش آسیبپذیریهای امنیتی در مراحل اولیه کمک میکند و به این ترتیب ریسکها کم شده و انتشار نرمافزار امنتر تضمین میشود. جاسازی امنیت در ساختار DevOps به سازمانها امکان میدهد توسعه نرمافزار سریعتر و امنتر با حفظ کیفیت بالا را تجربه کنند.
DevOps و CI/CD
دواپس از یکپارچهسازی مستمر (CI) و تحویل/استقرار مستمر (CD) برای بهبود همکاری و تسریع توسعه نرمافزار استفاده میکند.
CI شامل ادغام منظم تغییرات کد در یک مخزن مشترک است؛ جایی که ساختها و تستهای خودکار مشکلات را در مراحل اولیه شناسایی میکنند. این کار اطمینان میدهد که کد همواره قابل استقرار است و روند توسعه سریعتر میشود.
CD با خودکارسازی تحویل تغییرات کد به محیط تولید، CI را گسترش میدهد و امکان انتشار سریع و قابلاعتماد را فراهم میکند. این رویکرد خطاهای دستی را کاهش داده و باعث بهتر شدن کیفیت نرمافزار میشود.
در کنار هم، CI/CD به سازمانها کمک میکند تا چرخههای تحویل سریعتر داشته باشند و همکاری بین تیمهای توسعه و عملیات را ارتقا دهند.
DevOps چگونه از رویکرد Cloud-native پشتیبانی میکند؟
دواپس با بهبود همکاری، خودکارسازی و مقیاسپذیری در توسعه نرمافزار، به رویکرد Cloud-native کمک میکند. این پشتیبانی از طریق موارد زیر انجام میشود:
- یکپارچهسازی روشها: در DevOps، توسعه و عملیات با هم ادغام میشوند. این موضوع با چابکی و تحویل مستمر، که از اصول اصلی رویکرد Cloud-native هستند، هماهنگی کامل دارد.
- خودکارسازی: مانند Cloud-native، DevOps نیز از ابزارهای خودکارسازی برای بهینهسازی جریان تست، استقرار و پایش استفاده میکند. این امر منجر به انتشار سریعتر و پایدارتر نرمافزار میشود.
- استفاده از معماری ریزسرویسها: DevOps معماری مایکروسرویسها را تشویق میکند که منجر به استقرار مستقل و مقیاسپذیری بالا میشود. این رویکرد یکی از عناصر کلیدی در معماری Cloud-native نیز هست.
- ساختهای مقیاسپذیر: برنامههای Cloud-native برای مقیاسپذیری به زیرساختهای ابری متکی هستند. پیادهسازی DevOps موجب استقرار و پایش کارآمد این برنامهها میشود.
- بازخورد مستمر: رویکرد Cloud-native امکان پایش و دریافت بازخورد مداوم را فراهم میکند؛ یکی از اصول اساسی DevOps که به تیمها کمک میکند مشکلات را سریع شناسایی و رفع کرده و کیفیت نرمافزار را بهبود دهند.
مزایای Devops چیست؟
از مزایای متعدد دواپس برای توسعه و ارائه نرمافزار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انتشار سریعتر: دواپس با استفاده از خودکارسازی و یکپارچهسازی مستمر، امکان ارائه سریعتر ویژگیها و بهروزرسانیها را برای تیمها فراهم میکند.
- همکاری بهتر: با از میان برداشتن مرزها بین تیمهای توسعه و عملیات، DevOps به تقویت کار تیمی و ارتباطات کمک میکند.
- بهبود کیفیت: تست مستمر باعث میشود باگها در مراحل اولیه شناسایی شوند و در نتیجه نرمافزاری با کیفیت بالاتر و مشکلات کمتر تولید شود.
- افزایش بهرهوری: خودکارسازی وظایف تکراری زمان را ذخیره کرده و اشتباهات را کاهش میدهد، و این امکان را فراهم میکند که تیمها روی کارهای مهمتر تمرکز کنند.
- بازخورد منظم: پایش مداوم بینشی درباره عملکرد برنامه فراهم میکند و به تیمها کمک میکند بهطور مستمر بهبود ایجاد کنند.
- افزایش امنیت: ادغام روشهای امنیتی در سراسر فرآیند توسعه باعث میشود آسیبپذیریها در مراحل اولیه شناسایی و رفع شوند.
- صرفهجویی در هزینهها: فرآیندهای کارآمد و استفاده بهتر از منابع به کاهش هزینههای عملیاتی کمک میکند.
- رضایت بیشتر مشتریان: ارائه سریع ویژگیهای جدید و پاسخگویی سریع به بازخوردها موجب بهبود تجربه کاربران میشود.

مشکلات استفاده از Devops چیست؟
استفاده از دواپس هرچند مزایای زیادی به همراه دارد، اما با مشکلاتی نیز روبهروست:
- مقاومت فرهنگی: بسیاری از اعضای تیم ممکن است در برابر تغییر مقاومت کنند و روشهای سنتی را به رویکرد همکاریمحور DevOps ترجیح دهند. این موضوع میتواند روند پیشرفت و پذیرش DevOps را کند کند.
- کمبود نیروی متخصص: یافتن متخصصانی که مهارتهای لازم در هر دو حوزه توسعه و عملیات را داشته باشند دشوار است، و این موضوع اجرای مؤثر روشهای DevOps را چالشبرانگیز میکند.
- مشکلات یکپارچهسازی ابزارها: ادغام ابزارهای مختلف DevOps میتواند پیچیده و زمانبر باشد. اطمینان از هماهنگی مناسب این ابزارها برای داشتن یک جریان کاری روان ضروری است.
- عدم سازگاری محیطها: تفاوت میان محیطهای توسعه، تست و تولید ممکن است به مشکلات استقرار منجر شود. استانداردسازی این محیطها برای موفقیت حیاتی است.
- تمرکز نادرست بر ابزارها: سازمانها ممکن است بیش از حد بر انتخاب ابزارها تمرکز کنند، درحالیکه فرهنگ همکاری و فرآیندهای شفاف عناصر کلیدی برای اجرای مؤثر DevOps هستند.
- نگرانیهای امنیتی: ادغام روشهای امنیتی در فرآیند DevOps (DevSecOps) میتواند چالشبرانگیز باشد، اما برای محافظت از برنامهها در طول چرخه حیات آنها ضروری است.
فرهنگ DevOps
فرهنگ DevOps بر همکاری و مسئولیتپذیری مشترک بین تیمهای توسعه و عملیات تاکید دارد و با از میان برداشتن سیلوهای سازمانی، ارتباطات و کارایی را بهبود میبخشد. این فرهنگ احساس مالکیت مشترک بر نرمافزار را از مرحله توسعه تا نگهداری ایجاد میکند و تیمها را به بهبود مستمر و یادگیری از تجربهها تشویق میکند.
با اولویت دادن به نیازهای مشتری، تیمها مطمئن میشوند محصول تولیدشده انتظارات کاربران را برآورده میکند. علاوهبر این، اعضای تیم آزادی عمل و اختیار تصمیمگیری دارند که این موضوع باعث افزایش انگیزه و در نهایت ارتقای بهرهوری همه میشود.
مهندس DevOps کیست؟
مهندس DevOps یک متخصص فناوری اطلاعات است که میان توسعه نرمافزار و عملیات فناوری اطلاعات ارتباط برقرار میکند تا انتشار و استقرار کد بهصورت روان و بدون وقفه انجام شود.
این فرد همکاری میان تیمها را تسهیل میکند، ابزارهای خودکارسازی را برای یکپارچهسازی و تحویل مستمر پیادهسازی میکند، عملکرد سیستم را پایش میکند، خدمات و زیرساختهای ابری را مدیریت میکند، سیستمهای کنترل نسخه را نگهداری میکند و از طریق تستهای خودکار، کیفیت نرمافزار را تضمین میکند.
جمعبندی
DevOps با تقویت همکاری، خودکارسازی و بهبود مستمر، چرخه عمر توسعهٔ نرمافزار را ارتقا میدهد. نتیجه این رویکرد، انتشارهای سریعتر و باکیفیتتر است. ابزارهایی مانند BrowserStack نیز این فرآیند را با فراهمکردن یک پلتفرم تست ابری بهتر میکند؛ پلتفرمی که به تیمها امکان میدهد برنامهها را روان در مرورگرها و دستگاههای مختلف تست کنند. این قابلیت اطمینان میدهد که نرمافزار پیش از استقرار بهدرستی آزموده شده و کیفیت و تجربه کاربری بهبود شود.
منبع: browserstack.com